معنی چنگ، تسلط، مهارت، درد سخت، تشنج موضعی، قولنج شکایت، شکوه کردن، نق نق زدن، گله کردن، گله، محکم , گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن، فهمیدن، گیر، گرفتن, معنی چنگ، تسلط، مهارت، درد سخت، تشنج موضعی، قولنج شکایت، شکوه کردن، نق نق زدن، گله کردن، گله، محکم پ گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن، فهمیدن، گیر، گرفتن, معنی ]j;، تsgz، kiاcت، bcb soت، تaj[ kmqud، rmgj[ alاdت، almi lcbj، jr jr xbj، ;gi lcbj، ;gi، kplk , ;ctتj، fا kaت ;ctتj، اxcbj، tikdbj، ;dc، ;ctتj, معنی اصطلاح چنگ، تسلط، مهارت، درد سخت، تشنج موضعی، قولنج شکایت، شکوه کردن، نق نق زدن، گله کردن، گله، محکم , گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن، فهمیدن، گیر، گرفتن, معادل چنگ، تسلط، مهارت، درد سخت، تشنج موضعی، قولنج شکایت، شکوه کردن، نق نق زدن، گله کردن، گله، محکم , گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن، فهمیدن، گیر، گرفتن, چنگ، تسلط، مهارت، درد سخت، تشنج موضعی، قولنج شکایت، شکوه کردن، نق نق زدن، گله کردن، گله، محکم , گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن، فهمیدن، گیر، گرفتن چی میشه؟, چنگ، تسلط، مهارت، درد سخت، تشنج موضعی، قولنج شکایت، شکوه کردن، نق نق زدن، گله کردن، گله، محکم , گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن، فهمیدن، گیر، گرفتن یعنی چی؟, چنگ، تسلط، مهارت، درد سخت، تشنج موضعی، قولنج شکایت، شکوه کردن، نق نق زدن، گله کردن، گله، محکم , گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن، فهمیدن، گیر، گرفتن synonym, چنگ، تسلط، مهارت، درد سخت، تشنج موضعی، قولنج شکایت، شکوه کردن، نق نق زدن، گله کردن، گله، محکم , گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن، فهمیدن، گیر، گرفتن definition,